این روزها موزیک بخش مهمی از زندگی روزمره ما را به خود اختصاص داده است. روزانه حداقل به یک آهنگ گوش میدهیم. در ترافیک، هنگام انتظار برای رسیدن اتوبوس در ایستگاه یا مترو ، هنگام قدم زدن در یک پارک تنها چیزی که نیاز داریم یک هدفون و یک لیست فوق العاده از آهنگهاست. در این صورت شاید شما به دنبال یک سایت مناسب برای دانلود آهنگ هستید. اگر این طور است حتما به پاس موزیک سر بزنید. قطعا سایتهای زیادی در سراسر وب وجود دارد که برای دانلود آهنگ مناسب هستند اما پاس موزیک برای شما قسمتهای جذابی را آماده کرده است. در این نوشتار قصد داریم تا بخشهای مختلف این سایت را به شما معرفی کنیم.
همهی ما حداقل یک بار با مشکل عدم وجود آهنگ تولد مواجه بوده ایم! هنگام تولد خانواده یا دوستانمان همیشه با این مشکلات مواجه هستیم. تعداد آهنگهای تولد کم است و به سختی میتوان یک گلچین درست و حسابی از آنها پیدا کرد. به همین خاطر در پاس موزیک بخشی تحت عنوان آهنگهای تولد در نظر گرفته شده است. تعداد زیادی از بهترین آهنگهای تولد مخصوص کودک ، بزرگسال ، مادر ، پدر ، همسر ، برادر و خواهر در این بخش جای گرفته است که میتوانید آنها را در کیفیت بسیار بالا دانلود کرده و از آنها لذت ببرید. کلیه آهنگها در دو کیفیت 320 و 128 به همراه پخش آنلاین و متن ترانه در این سایت وجود دارد.
آهنگهای محلی خصوصا آهنگ های محلی مازندرانی یکی از پرجست و جو ترین عبارتها در موتورهای جست و جو شناخته شده است. به همین خاطر در پاس موزیک بخشی تحت عنوان اهنگ های محلی در نظر گرفته شده است که مرجع کاملی برای بهترین آهنگ های محلی منتشر شده است. شما در این بخش با هزاران آهنگ محلی شامل آهنگ های محلی مازندرانی ، آهنگ های محلی کردی ، آهنگ های آذری ، آهنگ های گیلکی ، آهنگهای بلوچی و . روبرو خواهید شد. کلیه آهنگها در کیفیت 320 و 128 به همراه متن ترانه میباشند.
اگر به زودی قرار است که یک گلچین فوق العاده از آهنگهای شاد را آماده کنید و سردرگم هستید، بهتر است که از بخشی به همین نام در سایت پاس موزیک استفاده کنید. تعداد زیادی از بهترین آهنگهای شاد ایرانی مخصوص مجالس شادی و عروسی ها در این سایت جمع آوری شده است که میتوانید همه آنها را با کیفیت 320 و 128 و به همراه متن ترانه و پخش آنلاین در اختیار داشته باشید.
ادوین گوردون، استاد دانشگاه کارولینای جنوبی، میگوید که یادگیری موسیقی نباید با نتخوانی و یادگیری تئوری موسیقی آغاز شود، بلکه باید با درگیری خلاقانه و فعالانه با صوت آغاز شود.
پروفسور گوردون طی تحقیقات خود دریافت که کودکان باید از زیر یک سالگی در معرض موسیقی قرار بگیرند و با آن آشنا شوند. اگر کودکان تا ۱۸ ماهگی در معرض موسیقی قرار بگیرند، آماده میشوند تا چیزهای بیشتری از دنیای موسیقی یاد بگیرند. در غیر این صورت کودک تنها در معرض اصوات زبانی قرار میگیرد و روی آن متمرکز میشود، همین باعث میشود که دادههای موسیقایی برای او در درجه پایینتری از اهمیت قرار بگیرند.
موسیقی کودک
دکتر گوردون درباره مفهومی صحبت میکند که آن را «توانایی دریافت موسیقی» می نامد. او در توضیح این مفهوم اضافه میکند:
فرآیند شنیدن و پردازش اصوات موسیقایی شبیه است به فعالیت مغز هنگامی که در حال دریافت دادههای زبانی است.
مطابق با روش آموزش پروفسور گردون، مربیان موسیقی در فرآیند تدریس خودباید روی توانایی شنیدن کودکان کار کنند.درهر مرحله از فرآیند رشد، کودک باید در معرض موسیقی زندهای قرار بگیرد که توسط بزرگسال نواخته میشود. این موسیقی میتواند شامل اجرای ملودیهای ساده و کوتاه شود. کار کردن به طور جداگانه روی درک تونالیته، درک نظم صداهای یک گام، و حس ضرباهنگ، کودکان را توانا میکند تا تفاوتها را بهتر تشخیص بدهند و بتوانند روی جزئیات متمرکز شوند. این موضوع توانایی آنها را در درک کلیات مختل نمیکند.
خصوصیت بسیار با اهمیت در کلاسهایی که بر مبنای روش گوردون کار میکنند این است که اجرای موسیقی با حرکت ممتد و ملایم بدن نیز همراه است. این موضوع باعث میشود که حس فضا، جریان و سرعت به نحو بهتری در کودک شکل بگیرد.
آیا میتوان هنگام مطالعه به موسیقی گوش داد؟ گوش دادن به موسیقی در چنین شرایطی حواس ما را پرت میکند؟ یا برعکس باعث یادگیری بهتر میشود و تمرکز ما را افزایش میدهد؟
اگر این پرسشها برای شما هم به وجود آمده است میتوانید در ادامه گزارش کارولینا کوپه تتزل، استادیار دانشگاه گلاسکو و روانشناس شناختی را از پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده است بخوانید:
گذرم به کتابخانه میافتد تا کتاب امانت بگیرم یا تحویل بدهم. در همان حین دانشجوها و دانشآموزان را میبینم که سخت مشغول مطالعه هستند. فصل فصل امتحانات است. از بین این دانشآموزان، خیلیهاشان هدفون در گوششان است و من از خودم میپرسم: یعنی چه چیزی گوش میدهند؟ آهنگ مورد علاقهشان؟ یک موسیقی آرامبخش؟ یا صدای سفید (white noise) برای راحت شدن از شر صداهای محیطی؟
گوش دادن به موسیقی هنگام درس خواندن
آیا مهم است هنگام مطالعه به چه چیزی گوش دهیم؟
در ادامه پژوهشی را که به دنبال پاسخ به این پرسش انجام شده با هم مرور میکنیم. اما قبل از آن اجازه دهید که یک باور اشتباه را درباره موسیقی و مهارتهای شناختی انسان با هم بررسی کنیم. شاید درباره اثر موتسارت شنیده باشید. اگر از بعضی از مردم درباره آن بپرسید احتمالا به شما میگویند: اوه! بله! گوش دادن به موسیقی موتسارت ما را زرنگتر و باهوشتر میکند! این جمله نه تنها اشتباه است، بلکه یک تعریف گمراهکننده از اثر موتسارت ارائه میدهد. اثر موتسارت عبارت است از تقویت (مختصر) تواناییهای فضایی-زمانی دانشآموزان پس از گوش دادن به یک سونات پیانو از موتسارت است.
در یک بررسی چند گروه از دانشآموزان قبل از انجام تکالیف مربوط به استدلال فضایی موسیقیهای متفاوتی گوش دادند. یک بار به سونات پیانو موتسارت گوش دادند، در یک نوبت دیگر به یک موسیقی آرام و در نوبت بعد در شرایط سکوت مطالعه میکردند. نتایج به دست آمده نشان میدهد هنگامی که شرکتکنندگان قبل از انجام این نوع تکالیف درسی به سونات موتسارت گوش داده بودند عملکرد بهتری داشتند. اگرچه توجه به چند نکته ضروری به نظر میرسد:
۱. اثر این موسیقی کوتاهمدت است و فقط ده تا پانزده دقیقه در تقویت استدلال فضایی تاثیر دارد.
۲. این تقویت فقط مختص انجام تکالیف مربوط به چرخش ذهنی انتزاعی (abstract mental rotation) است که خودش بخش کوچکی از یک معادله و مسئله برای تعیین میزان هوش فرد است.
۳. نتیجه مطالعات دیگر دقیقا مثل این بررسی نبود.
در مجموع میتوان گفت بین موسیقی موتسارت و تمرینهای تحصیلی ارتباطی وجود ندارد و متاسفانه گوش دادن به موسیقی موتسارت شما را زرنگتر و باهوشتر نمیکند!
خب حالا که تکلیف اثر موتسارت را مشخص کردیم برگردیم به مطالعاتی که به اثر موسیقی پسزمینه هنگام درس خواندن پرداختهاند. یکی از ایدهها درباره سودمند بودن گوش دادن به موسیقی هنگام مطالعه در پژوهش شلنبرگ و همکاران با نام در فرضیه برانگیختگی عواطف (arousal-emotion/mood-activation hypothesis) ارائه شد. این فرضیه میگوید که آن نوع موسیقی که شما را در یک مود و حالت مثبت قرار میدهد تاثیر مثبتی روی عملکرد شما دارد. ایده دیگر، فرضیه حالت متغیر است. این فرضیه میگوید که گوش دادن به نوعی از موسیقی که تمپویی سریع دارد هنگام مطالعه حواس انسان را پرت میکند و باعث ضعیف شدن عملکرد میشود.
خب حالا برای این دو توضیح چه شاهد و مدرکی داریم و آیا میتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم که اساسا گوش دادن به موسیقی هنگام درس خواندن چیز خوبی است یا نه؟
در یک بررسی انجامشده، شرکتکنندگان هم در شرایط سکوت هم با پسزمینه موسیقی کلاسیک، میتوانستند کلمات جفت (vocabulary pairs) را مطالعه کنند. آنها سه جلسه آموزشی گذرانده بودند و یک هفته بعد در آزمون شرکت کردند. نتایج نشان میداد که شرکتکنندگان زمانی که در حین خواندن کلمات، موسیقی گوش داده بودند در آزمون نهایی عملکرد بهتری داشتند. البته نویسنده این پژوهش میگوید که گوش دادن به موسیقی موقع مطالعه برای همه شرکتکنندگان به یک اندازه مفید نبوده است. بر اساس یک مطالعه دیگر این موضوع به ویژگیهای شخصیتی افراد نیز بستگی دارد. همچنین چگونگی عملکرد افراد تحت تاثیر موسیقی پسزمینهای بستگی به نوع شخصیت افراد و همچنین نوع تکلیف آنها نیز دارد. برای مثال انجام تکالیف مربوط به استدلال کلامی (verbal reasoning) در شرایطی که موسیقی پسزمینه وجود داشت نسبت به شرایط سکوت نتیجه بهتری داشت. اما توانایی استدلال ادراکی انتزاعی در زمان گوش کردن به موسیقی، مختل میشد. نتیجه جالب دیگر این بود که (با نگه داشتن IQ در شرایط کنترل مشاهده شد که) موسیقی پسزمینه هنگام استدلال انتزاعی بر افراد درونگرا تاثیری منفی دارد درحالی که بر افراد برونگرا هیچ تاثیری ندارد. اما هنگام انجام تکالیف مربوط به استدلال کلامی افراد درونگرا و برونگرا هر دو یکسان بودند. در این خصوص میتوان گفت که استدلال انتزاعی از استدلال کلامی پیچیدهتر است. بنابراین برای تصمیمگیری درباره این که موقع درس خواندن به موسیقی گوش دهیم یا نه، تا حدودی بستگی به میزان پیچیدگی درس و تکلیف و تمرینی دارد که میخواهیم انجام دهیم. همچنین اگر بیشتر شخصیت درونگرایی دارید بهتر است هنگام خواندن درسهایی که پیچیدگی زیادی دارند موسیقی گوش ندهید.
سوزان هلام، پژوهشگر و استاد روانشناسی موسیقی در دانشگاه لندن در یک بررسی به کمک همکارانش تاثیرات موسیقی پسزمینه بر یادگیری ریاضی و حافظه کلامی در کودکانی در مدرسه ابتدایی نشان دادند. در یادگیری ریاضی، بعضی از دانشآموزان مسئلههایی را که به اعداد و حساب مربوط میشد همزمان با گوش دادن به موسیقی (موسیقی آرام) یا در شرایط سکوت حل میکردند. این شاگردان در هر دو شرایط سکوت و موسیقی عملکرد خوبی داشتند اگرچه با گوش کردن به موسیقی مسائل ریاضی را سریعتر حل میکردند. تکالیف مربوط به حافظه کلامی نیازمند این بود که آنها جملهها را بخوانند و یک کلمه جاافتاده در جمله را به یاد بیاورند. درس خواندن در یکی از سه شرایط سکوت، موسیقی خشن و ناخوشایند یا موسیقی آ رام و خوشایند انجام شد. دوباره مشخص شد که دانشآموزان وقتی موسیقی خوشایندی در پسزمینه پخش میشد عملکرد بهتری و وقتی که یک موسیقی خشن و ناخوشایند پخش میشد عملکرد بدتری داشتند. به نظر میرسد که اگر موسیقی به خاطر سرعت و تمپو بالا حواس شما را پرت نکند میتواند موقع مطالعه سودمند باشد.
نهایتا در پاسخ به این سوال که آیا هنگام درس خواندن به موسیقی گوش بدهیم یا نه باید گفت: بستگی دارد! در واقع پاسخ این سوال به دو عامل بستگی دارد. ویژگیهای درسی که میخواهید مطالعه کنید و ویژگیهای شخصیت خودتان. اگر درسی که میخواهید بخوانید ساده نیست و باید همه تمرکز خود را برای خواندن آن به کار بگیرید احتمالا هر نوعی از موسیقی حواستان را پرت خواهد کرد. همینطور تکالیفی که لازم است هنگام خواندنشان چند قسمت از اطلاعات و دادهها را با هم در ذهن داشته باشید و آنها را تحلیل کنید. هنگام انجام دادن اینگونه تکالیف ممکن است با هر نوع موسیقی یا صدای مزاحم حواستان پرت شود و بهتر است در سکوت کامل به انجام آنها بپردازید. نوع شخصیت شما نیز میتواند تعیین کند که آیا اساسا گوش کردن به موسیقی در چنین موقعیتی برایتان سودمند خواهد بود یا خیر.
با وجود این، همانطور که دیدیم نتایجی مبنی بر تاثیرات مثبت موسیقی پسزمینه به دست آمده است و ارزش امتحان کردن دارد!
خود من شخصا هیچ کاری را بدون گوش کردن به موسیقی انجام نمیدهم و هنگام نوشتن این مطلب هم یک موسیقی آرام گوش میکردم. البته قبلا موقع خواندن مقالات علمی سعی میکردم صدای موسیقی را کم کنم و اطلاعات پیچیدهای را که مطالعه میکردم درک کنم. پس میبینیم که:
بستگی دارد!
به گفته دکتر دنیل گلمن، هوش هیجانی مجموعه تواناییهایی است که به ما کمک میکنند هیجانات را در خود و دیگران، تشخیص داده و تنظیم کنیم. کسانی که در حوزه هوش هیجانی عملکرد بهتری دارند، میتوانند هیجانات و احساساتشان را به گونهای مدیریت کنند تا به حالتی روانی که با اهداف آنها متناسب است دست یابند. وقتی نیاز به احساسات و هیجانات خاصی داریم، یکی از راههای دستیابی به آنها، استفاده از موسیقی است.
هوش هیجانی
بعضی از افراد برای دستیابی به احساس موردنظرشان از تمرینات مدیتیشن یا ذهنآگاهی استفاده میکنند. رویکرد دیگری که میتوان از آن استفاده کرد از مسیر موسیقی میگذرد. برای مثال تم اصلی موسیقی فیلم راکی (Rocky) را در نظر بگیرید، این موسیقی را بارها هنگام پخش مسابقات ورزشی از تلویزیون شنیدهاید. چرا این موسیقی برای ایجاد انگیزه و هیجان متناسب با مسابقه ورزشی خوب است؟ جواب این است که موسیقی میتواند برای اینکه حال روانی خاصی را تجربه کنیم انگیزهبخش باشد. به همین خاطر است که شما میتوانید از انواع مختلف موسیقی به عنوان انگیزه برای دستیابی به اهداف متنوع استفاده کنید.
مثالی وجود دارد که بهخوبی میتواند این موضوع را نشان دهد. نایگل ، یک استاد شطرنج بریتانیایی است. او از کودکی یک اعجوبه در شطرنج بود. وقتی که تنها ۱۲ سال داشت برای جام قهرمانی مردان بریتانیا، دارای صلاحیت تشخیص داده شد. او عنوان گرند مستر را درحالی به دست آورد که تنها ۱۹ سال داشت. او را به عنوان یکی از قویترین شطرنجبازان قرن بیستم بریتانیا میشناسند. در ادامه یکی از نقلقولهای اخیر او را در مصاحبه با رسانههای خبری میخوانید:
من طیف متنوعی از موسیقی دارم که هر کدام برای یک حالت روحیام مناسب است. زمانهایی قبل از مسابقه وجود دارد که نیاز دارم روحیه جنگجویی را در خودم تقویت کنم. برای آن زمانها موسیقی راک و هارد راک گوش میدهم. زمانهایی هم وجود دارد که باخ گوش میدهم و این موسیقی من را به فضایی کاملا متفاوت میبرد. این به بازیکن بستگی دارد که در آن روز خاص به چه روحیه و حالتی نیاز داشته باشد.
معمولا درسمینارهایی که دکتر استیون استین (متخصص روانشناسی و هوش هیجانی) برگزار میکند از شرکتکنندگان میخواهند که چشمان خود را ببندند. آنگاه دو نوع موسیقی که در بالا ذکر شد برای آنها پخش میشود. از شرکتکنندگان میخواهند که احساساتشان را ضبط کنند. نتایج نشان میدهد که عمدتا نظرات متفاوت را میتوان به سن شرکتکنندگان نسبت داد.
هماتنطور که احتمالا حدس زدید، شرکتکنندگان مسنتر، موسیقیهایی در سبک راک و هارد راک را آزاردهنده، پرخاشگر و زیادی بلند ارزیابی میکنند. مخاطبان جوانتر این قطعه را سرزنده، انگیزهبخش و هیجانانگیز ارزیابی میکنند. وقتی اجرای آندرس سگویا درحالیکه باخ مینوازد، برای شنوندگان پخش میشود، شرکتکنندگان مسنتر آن را آرامشبخش مییابند. این درحالی است که شرکتکنندگان جوانتر آن را کسالتبار، اضطرابآور و دردناک میبینند.
فارغ از سلیقه موسیقایی که هر فرد دارد، هر شخص به طور طبیعی به سبک خاصی از موسیقی احساس نزدیکی بیشتری میکند. موسیقیهایی مشخص این قدرت را دارند تا احساسات خاصی را در ما زنده کنند. این احساسات میتوانند نقش کاربردی در دستیابی به اهداف مختلف برای انسان بازی کنند. شاید شما هم ورزشکارانی را بشناسید که از موسیقی برای آمادهسازی خودشان برای مسابقات استفاده میکنند. دکتر جیم بومان، روانشناسی که تیم شنای ایالات متحده را در مسابقات المپیک همراهی میکرد به شناگران پیشنهاداتی میداد. اینکه پلیلیست خود را در کنار هم قرار دهند. موسیقیهای ملایم را برای زمانهای استراحت و آرامش، موسیقیهای با سرعت متوسط را بنا بر «ضرب در دقیقه» متناسب با سرعتی که باید در دقیقه شنا کنند و موسیقیهای بسیار تند، برای زمانیکه به سرعت برقآسا نیاز است. دکتر بومان در این باره میگوید:
استفاده از این پلیلیستها، باعث میشود تا ورزشکاران راحتتر از سطح انرژیشان به لحاظ روانشناختی و فیزیولوژیکی آگاه شوند، به گونهای که با سطوح مختلفی که قرار است در آن مسابقه دهند، متناسب باشد.
به احتمال زیاد یکی از عوامل موثر در موفقیت چشمگیر تیم شنای آمریکا در المپیک ۲۰۱۲ و کسب ۳۱ مدال، استفاده از موسیقی برای تقویت هوش هیجانی بازیکنان بود.
هوش هیجانی و موسیقی
دکتر استیون استین نویسنده کتاب «هوش هیجانی و موفقیت شما» یکی از اولین روانشناسانی است که به مطالعه هوش هیجانی پرداخته است. هدف او یافتن راه هایی برای به کارگیری مهارت های هوش هیجانی در هر قسمت از زندگی، از جمله محل کار، رهبری، ت، ورزش، سرگرمی و غیره است. دکتر استین در نوشتن کتاب و مقاله، بسیار فعال است. او در این باره میگوید:
نوشتن کار بسیار خستهکنندهای است. اما چیزی که من یاد گرفتهام این است که برای داشتن انگیزه کافی برای نوشتن باید در حالت روانی (mood) مناسب قرار گرفت. من از موسیقی برای قرار گرفتن درحالت روانی مناسب استفاده میکنم.
نویسندگان حرفهای و اساسا هر متخصصی در طول کار روزانهاش مجبور است که علیرغم هر حسوحال خوب یا بدی که دارد، کارش را به خوبی انجام بدهد. پروفسور استین در این باره میگوید که موسیقی مناسب، این قدرت را دارد که نسبتا سریع او را تنظیم کند و در حسوحال مناسب و دلخواه قرار دهد.
موسیقی و مطالعه
بسیاری از نویسندگان موفق از موسیقی به عنوان بخشی از فرآیند بروز خلاقیتشان به موسیقی گوش میدهند. احتمالا بیشتر شما فیلمهای ماندگارری همچون «درخشش» ساخته استنلی کوبریک و « مسیر سبز» ساخته فرانک دارابونت را دیده باشید. فیلمنامه این فیلمها بر اساس رمانهای نویسنده مشهور «استیون کینگ» نوشته شده است. شاید برای تان جالب باشد که بدانید استیون کینگ معمولا به چه موسیقی گوش میدهد. او میگوید:
من آدمی هستم که وقتی از یک موسیقی خوشم بیاید، بارها آن را گوش میدهم. من ترانه I Will Always Love You ویتنی هوستون را هر بار بیستوپنج دفعه گوش میدادم، این تا وقتی بود که نسخه دالی پارتون را از این ترانه پیدا کردم، آنوقت هر بار چهل بار به آن گوش میدهم!
روانشناسان از مفهومی به نام «انگیزش طبیعی» استفاده میکنند. از منظر روانشناسی، سطوح بالای انگیزش طبیعی منجر به شادی و تعادل روانی میشود. انگیزش طبیعی با احساس لذت و رضایت ارتباط مستقیم دارد. بنابراین متخصصان هوش هیجانی توصیه میکنند که تا جاییکه ممکن است راههایی پیدا کنید که در شما انگیزش طبیعی ایجاد کند. راههایی که کاری را که انجام میدهید برای شما معنادار کند. کسانی که توانایی دارند از احساسات و عواطفشان به عنوان نیرو محرکهای برای دستیابی به اهدافشان استفاده کنند، احتمال موفقیتشان بیشتر است و کمتر به شکست فکر میکنند.
فهم این نکته بسیار مهم که احساسات چطور میتوانند بر انگیزش طبیعی شما تاثیر بگذارند. کلید طلایی این است که به دنبال راههایی باشید که بتوانند احساساتی را که نیاز دارید، به دست آورید. یکی از راههای بسیار موثر برای ایجاد احساسات و عواطفی که میخواهیم، موسیقی است.
نوع موسیقی مهم نیست. هر نوع موسیقی که باشد بر زندگی تاثیرگذار است. هم بر زندگی و هم بر سلامتی انسانها نتایج مثبتی دارد. این گفته ما نیست، پژوهشگران در نتایج خود به این نظریه رسیدهاند.
۱. گوش دادن به موسیقی استرستان راکاهش میدهد
بسیاری از ما وقتیکه خسته هستیم و یا در حالت فشار روحی قرار داریم مستقیما به سمت موسیقی آرامش بخش میرویم. فقط ما نیستیم که اینچنین فکر میکنیم. تحقیقات قابل توجهی این قضیه را عنوان کرده است. بطور خاص، موسیقی کلاسیک آرام و آهسته برای داشتن تاثیر بیشتر پیشنهاد میشود. اگر برای مقابله با استرستان اوقات سختی دارید، تهیه لیستی از آهنگهای کلاسیک مناسب میتواند ایده خوبی باشد و یا گوش دادن به موسیقیهای آرامش بخش را امتحان کنید. یا موسیقی فیلمهای کلاسیک. براساس مطالعات انجام شده این نوع موسیقی، اثرات قویتری در کاهش اضطراب به نسبت داروهای ضد اضطراب دارد.
۲. گوش دادن به موسیقی آستانه تحملتان را بالا میبرد
آیا شاغل هستید؟ آیا احساس میکنید وقتیکه به موسیقی گوش میکنید کارهایتان را بهتر انجام میدهید؟ شاید عجیب بهنظر برسد، در واقع تحقیقات زیادی در این مورد انجام شده و بهاندازه کافی موثق است. مطالعات نشان داده که موسیقی میتواند استقامت بدن را تا میزان ۱۵% افزایش بدهد. بنابراین اگر همیشه احساس میکردید که وقتی به موسیقی گوش میدهید تواناییتان در انجام کاری افزایش پیدا کرده، حق با شما بوده است.
۳. موسیقی باعث سلامتی شما است
برخی تحقیقات ثابت کرده است که مزایای سلامتی قابل سنجشی در گوش دادن به موسیقی وجود دارد. گوش دادن به موسیقی باعث آزاد سازی دوپامین میشود و اغلب اثر شیمیایی لذت بخشی مانند غذا خوردن تولید میکند. اگر رژیم لاغری دارید این میتواند برایتان خبر خوبی باشد! میتوانید همان تجربه لذت خوردن غذاهای مورد علاقه تان را با غرق شدن در موسیقی مورد علاقهتان تجربه کنید. آن هم بدون داشتن هیچ پیامد منفی بهداشتی.
۴. شرکت در گروه موسیقی باعث میشود شادتر شوید
آیا تابهحال دقت کردهاید افرادی که در یک گروه کر با هم مشارکت دارند بیش از حد خوشحال هستند؟ خوب، این فقط نظر شما نیست. علم در واقع توضیح میدهد که چه چیزی باعث میشود این نوازندگان تا این حد خوشحال باشند و بهترین بخش آن این است که حتی اکثر غریب به اتفاق خوانندگان همان اثرات مثبت را تجربه کردهاند. این برای شما چه معنی می تواند داشته باشد؟ امیدوارم مرتبه بعد که فرصت آواز خواندن در گروهی را داشتید، فارغ از اینکه نگران باشید چطور بنظر خواهید رسید این موضوع را تجربه کنید. مطالعهای دیگر اثبات کرده است که آواز خواندن با هم رابطهها را گسترش می دهد. نگران نباشید. اگر احساس میکنید که بیش از حد خجالتی هستید میتوانید زیر دوش حمام آواز بخوانید. فقط مطمئن شوید که اینکار را کمی بیشتر انجام میدهید.
۵. نواختن موسیقی در کودکی باعث میشود در آینده موفقتر شوید
تحقیقات نشان میدهد که ارتباط معناداری بین یادگیری نواختن موسیقی در دوران کودکی و موفق شدن در مراحل بعدی زندگی وجود دارد. بنابراین اگر از دست پدر و مادرتان ناراحت بودید که شما را مجبور کردند ویلون بنوازید -یا مثل من تنبک- باید از آنها سپاسگزار باشید. من از مادرم متشکرم.
۶. موسیقی باعث میشود باهوشتر شوید
بهعنوان یک بزرگسال دلگیر نشوید که چرا در دوران کودکیتان نواختن موسیقی را یاد نگرفتید. یک ساز انتخاب کنید و در آن مهارت پیدا کنید. تحقیقات نشان میدهد که اینکار میتواند ضریب هوشیتان را تا ۷ درصد افزایش دهد. اما اجازه بدهیم با این قضیه روبرو بشویم: ارزش اجتماعی تعریف شدهای برای کسانی که با نواختن یک آلت موسیقی آشنایی دارند در اجتماع وجود دارد و نکته دیگر اینکه تسلط در نواختن یک ساز بسیار تجربه منحصر بهفرد و لذت بخشی است!
۷. موسیقی حافظهتان را تقویت می کند
بخش جالب تحقیقات این است که موسیقی باعث میشود مغزتان در زمینههای مختلف توسعه پیدا کند. یکی از مهمترین آن بخشها خود حافظه است. بنابراین اگر با حافظه بد خودتان مشکل دارید نواختن یک آلت موسیقی چیزی است که باید در نظر بگیرید. بهنظر میرسد موسیقی کلاسیک بزرگترین برنده این پژوهش باشد. اگر تابحال در این مورد اقدامی صورت ندادهاید شاید زمان آن رسیده باشد که شروع به کاوش در مورد برخی از این ابزارهای موسیقی بکنید. اینکه چرا موسیقی چنین تاثیر عمیقی بهروی ما میگذارد شرح داده شد. بر این اساس خیلی سخت است که با این واقعیت مخالفت کنید که اگر موسیقی وارد زندگیتان شود، زندگیتان بهتر نخواهد شد.
این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
درباره این سایت